باجفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارتشا، باژ، رشوه ۲. جزیه، خراج، ساو، عوارض، مالیات، نمار ۳. گمرک ۴. سخن، کلمه، واج، واژ
پسندیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارتضاء، انتخاب کردن، برگزیدن ۲. پذیرفتن، قبول کردن ۳. پسند کردن، مقبولیافتن ۴. تحسین کردن، ستودن