اذیتفرهنگ مترادف و متضادآزار، آزردن، ایذاء، ایذاء، تاذی، تصدیع، تعب، تعذیب، جفا، رنج، رنجه، زجر، زحمت، ستوهی، شکنجه، عذاب، عنا، محنت، مزاحمت
حرص دادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. آزار دادن، اذیت کردن ۲. ناراحت کردن ۳. عصبی کردن، خشمگین کردن، جوشی کردن
مزاحم شدنفرهنگ مترادف و متضادزحمتدادن، مصدع شدن، موجبات زحمت فراهم کردن، زحمتافزا شدن، اذیت کردن، دردسر دادن، مایهزحمت شدن، تصدیع دادن
تکدرفرهنگ مترادف و متضاد۱. آزردگی، دلآزردگی، دلتنگی، کدورت ۲. تیره شدن، کدرشدن ۳. دلتنگ شدن، دلآزرده شدن، رنجیدن ۴. رنجاندن، اذیت کردن، آزار رساندن