معنی اخضر آمدن | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

۱. سبز، ۲. آبی، کبود، نیلگون

۱. ستاره، سها، کوکب، نجم ۲. اقبال، بخت، شانس، طالع

آتش، بارقه، جرقه، شراره، شرار، شرر

آخری، آخرین، بازپسین، پسین، تازه، جدید ≠ آغازین، اول

اختتام، انتها، پایان، پسین، ته، خاتمه، سرانجام، عاقبت، فرجام، منتها، نهایت، واپسین ≠ ابتدا

۱. اخضر، خضرا ≠ احمر ۲. تازه، تر، خرم، شاداب ≠ پژمرده، خشکیده ۳. شاد، خرم ۴. شمشیر، خنجر ۵. بنگ ۶. سبزه، سبزهچهره، گندمگون، اسمر ۷. معشوق

آخر، انتها، پایان، تمام، ختم، فرجام، نهایت، نهایت ≠ آغاز، ابتدا

آخور، ستورخانه، ستورگاه، طویله

اختر، بخت، بهروزی، دولت، شانس، طالع، نوبت، نیکبختی

آخور، اصطبل، بارهبند، ستورگاه، طویله