اجازهفرهنگ مترادف و متضاد۱. اجازت، اذن، تجویز، دستور، رخصت ۲. پروانه، تصدیق، جواز، مجوز، منشور ۳. فتوا
اشارهفرهنگ مترادف و متضاد۱. استعاره، اشارت، ایما، تلویح، رمز ۲. کنایه، گوشه ۳. علامت ۴. رای، نظر ۵. امر، حکم، دستور، فرمان
آوارهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آسمانجل، آلاخونوالاخون، بیخانمان، خانهبدوش، دربدر، سرگردان، ویلان ۲. پراکنده، پریشان، متفرق ۳. تبعید ۴. بیسامان، سرگردان، سرگشته
تجویزفرهنگ مترادف و متضاد۱. اجازه، اذن، جواز، رخصت ۲. روایی، ۳. اجازه دادن، جایز شمردن، روا شمردن ≠ تحریم
بار دادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بر دادن، ثمردادن، میوه دادن ۲. کود دادن ۳. اجازه شرفیابیدادن، اجازه ورود دادن، اذن دخول دادن ≠ باریافتن
تمشیتفرهنگ مترادف و متضاد۱. اداره، راهاندازی، رهبری، مدیریت، ۲. راندن، راهانداختن، سروسامان دادن ۳. ساماندهی، سامانبخشی