معنی أٌحادِي الجانِب

جست‌وجوی مشابه

ائتلاف، اتصال، اتفاق، پیوستگی، پیوند، توافق، وحدت، همبستگی، همدستی، همدلی، همراهی، یکدلی، یگانگی، ≠ اختلاف

۱. برپا، دایر، معمور ۲. پررونق ۳. پیشرفته، توسعهیافته، مترقی ۴. تندرست، سالم ۵. بسامان، منظم ۶. غنی، مرفه ≠ خراب، متروک، ویران ۷. بیرونق ۸. عقبمانده

۱. آبادانی، عمارت، عمران ۲. ده، دهات، دهکده، روستا، شهر، واحه، ولایت

اتحاد، اتفاق، پیوستگی، موافقت، همبستگی ≠ اختلاف، پراکندگی

آباد، برپا، پررونق، دایر، معمور ≠ خراب

آباد، آبادان، پررواج، معمور ≠ بیرونق، کساد

آباد، توسعهیافته، راقیه، مترقی ≠ عقبمانده

آباد، پررونق، پیشرفته، مترقی ≠ توسعهنیافته، عقبمانده