آزمودهفرهنگ مترادف و متضاد۱. باتجربه، پخته، حاذق، خبره، کاردان، کارکشته، کردهکار، ماهر، مجرب، ورزیده ۲. تجربهشده، سنجیده ≠ بیتجربه
کارآزمودهفرهنگ مترادف و متضادباتجربه، حاذق، خبره، قابل، کارآمد، کاردان، کارکشته، مجرب ≠ بیتجربه، تازهکار
چالفرهنگ مترادف و متضاد۱. چاله، حفره، فرورفتگی، گودال ۲. عمیق، گود ۳. آشیان، آشیانه ۴. گور (حیوانات) ۵. غاز، خرچال، مرغابی (آ)هوبره ۶. آشیانه، لانه ۷. شتربچه ۸. اسب سفید، بزپیشانیسفید