آگاهیفرهنگ مترادف و متضاد۱. آگهی، اطلاع، خبر، وقوف ۲. بینش، شناخت، علم، معرفت ۳. دانایی، روشنضمیری، هوشیاری ۴. تامینات ≠ جهالت، غفلت
آگاهفرهنگ مترادف و متضادآشنا، باخبر، بیدار، خبردار، خبره، خبیر، دانا، روشنضمیر، شناسا، عارف، متنبه، متوجه، مخبر، مسبوق، مستحضر، مطلع، ملتفت، نبیه، وارد، واقف، هوشیار ≠ ناآگاه
آگاهکردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. آگاهاندن، آگاهانیدن، آگهیدادن، خبردادن، خبردارکردن، مستحضر ساختن، مطلع ساختن ۲. باخبرکردن، بیدارکردن، واقفکردن، هوشیار ساختن ≠ غافلکردن
بصیرتفرهنگ مترادف و متضادآگاهی، بینایی، بینش، دانایی، روشنبینی، زیرکی، عاقبتبینی، مالاندیشی، نهانبینی، هوشیاری