آوردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اتیان، با خود حمل کردن، رساندن ۲. زادن، زاییدن ۳. حکایت کردن، روایت کردن، نقلکردن ≠ بردن
بالا آوردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. قی کردن، استفراغ کردن، شکوفه کردن ۲. دیوار ساختن، عمارت کردن ۳. ایجاد کردن، به وجود آوردن ۴. سبب شدن، باعث شدن
بالا آوردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. قی کردن، استفراغ کردن، شکوفه کردن ۲. دیوار ساختن، عمارت کردن ۳. ایجاد کردن، به وجود آوردن ۴. سبب شدن، باعث شدن
حجت آوردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. دلیلآوردن، استدلال کردن، برهان آوردن ۲. دلیلتراشیدن، دلیلتراشی کردن ۳. بهانه جستن، بهانه کردن، بهانه آوردن، حجت انگیختن، حجت ساختن