42 مدخل
درهم، عجین، قاطی، مختلط، مخلوط، مرکب، معجون، ممزوج، ناسره ≠ سره
آونگ، آویزان، پادرهوا، سرازیر، معلق ≠ نصب
۱. کشیدن ۲. برکشیدن ۳. برافراشتن، بلند کردن
آمیخته، خمیره، عجین، معجون
آویخته، آویزان، معلق
آویخته، آویز، پاندول، معلق
آویخته، آویز، معلق
آویخته، رهاشده، معطل