آمیزشفرهنگ مترادف و متضاد۱. آمیغ، مباشرت، مجامعت، مقاربت، نزدیکی ۲. الفت، امتزاج، انس، تردد، مجالست، مخالطت، مراوده، معاشرت ۳. اختلاط، تلفیق، خلط
فرهنگفرهنگ مترادف و متضاد۱. دائرهالمعارف، قاموس، لغتنامه، مرجع، معجم، واژگان، واژهنامه ۲. آدابدانی، ادب، تربیت ۳. آموزشوپرورش، معارف ۴. ادبیات، بینش، تمدن، خرد، دانش، علم، فرهیختگی، فضل
تحصیلفرهنگ مترادف و متضاد۱. آموزش، دانشآموزی، دانشاندوزی، دانشجویی، فراگیری، کسب ۲. درس خواندن، دانش اندوختن، ۳. تامین، تدارک، تملک، تهیه، حصول، دستیابی ۴. اکتساب، جمعآوری، گردآوری ≠ تد