آزمودهفرهنگ مترادف و متضاد۱. باتجربه، پخته، حاذق، خبره، کاردان، کارکشته، کردهکار، ماهر، مجرب، ورزیده ۲. تجربهشده، سنجیده ≠ بیتجربه
آسودهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آرام، راحت ۲. خاطرجمع، فارغ ۳. بیخیال، فارغالبال، فارغبال ۴. مرفه ۵. خلاص، سبکبار ۶. بیحرکت، ساکن ۷. آرمیده ۸. مرده ۹. مدفون
آسودهخاطرفرهنگ مترادف و متضادآسودهدل، بیتشویش، تامین، خاطرجمع، دلآسوده، فارغالبال، مطمئن ≠ مشوش، مضطرب
آمادهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آراسته، بسیجیده، پرداخته، تامین، تهیه، حاضر، روبراه، ساخته، فراهم، مجهز، مرتب، مهیا ۲. چالاک، سازمند، مستعد ≠ نامهیا
آسودهخاطرفرهنگ مترادف و متضادآسودهدل، بیتشویش، تامین، خاطرجمع، دلآسوده، فارغالبال، مطمئن ≠ مشوش، مضطرب