30 مدخل
آمرزشکار، آمرزنده، بخشاینده، غفار، غفور
اتابک، استاد، لله، مدرس، مربی، معلم، هیربد ≠ تلمیذ، دانشآموز، محصل
آمیزشکار، آمیزنده، خوشسلوک، خوشمعاشرت، معاشر، معاشرتی ≠ مردمگریز
۱. اکتساب، تحصیل، کسب، گذران ۲. وقتکشی، وقتگذرانی
ارتزاق، تحصیلمعاش، روزیطلبی، کسبروزی، کسبمعاش، گذران، معاشجویی
تمام، طولانی، کامل
آمرزگار، بخشایشگر، بخشنده، رحمان، رحیم ≠ انتقامجو، منتقم
آمرزگار، آمرزنده، بخشایشگر، غفور
آمرزگار، آمرزنده، غفار
آمرزگاری، بخشایش، بخشش، غفران، مغفرت
آموزگار، لالا، للهباشی، مربی، معلم