258 مدخل
پسر، پدر، فرزند ≠ بندهزاده
اقوام، بستگان، خویشاوندان، فامیل، نزدیکان، وابستگان ≠ بیگانگان
۱. الغا، رد، شکستن، فسخ، نسخ، نقض ۲. اغماض، بخشیدن، گذشت
اتراق، توقف، سکنا، سکونت، ماندن
۱. اتراقگاه، توقفگاه ۲. منزلگاه، مسکن، موطن
اقتفا کردن، پیروی کردن، تاسی جستن، متابعت کردن، گردن نهادن
اقناع، ترضیه، خشنود، خشنودی، راضی، قانع
آقا، ارباب، بزرگ، بزرگوار، سرور
اقتفا، پیروی، تبعیت، تقلید، متابعت