اختفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشنا، آمخته، مالوف، مانوس، معتاد ۲. خواهر ۳. شبیه، قرین، مانند، مثل ۴. هماهنگ
کرانفرهنگ مترادف و متضاد۱. جانب، طرف ۲. افق، ساحل، کنار، کناره ۳. گوشه ۴. حد، مرز، سامان، ناحیه، ۵. انتها، پایان
مردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارتحال، رحلت، فنا، فوت، مرگ، ممات، موت، وفات ۲. جان باختن، رختبربستن، قالبتهی کردن، درگذشتن، فوت کردن، وفات یافتن ۳. تلفشدن ۴. سقط شدن، نفله شدن ≠ در حیاتبود