آزمودهفرهنگ مترادف و متضاد۱. باتجربه، پخته، حاذق، خبره، کاردان، کارکشته، کردهکار، ماهر، مجرب، ورزیده ۲. تجربهشده، سنجیده ≠ بیتجربه
خبرهفرهنگ مترادف و متضادآزموده، آگاه، استاد، بصیر، خبیر، زبردست، کارآمد، کاردان، کارکشته، کارشناس، ماهر، متخصص، مطلع ≠ تازهکار، ناآزموده
کاردانفرهنگ مترادف و متضادآزموده، استاد، باکیاست، بصیر، حاذق، خبره، خبیر، سیاستمدار، قابل، کارآ، کارآزموده، کارآمد، کاربر، کارشناس، ماهر، متخصص، مجرب، مدبر، مطلع ≠ بیتجربه
ماهرفرهنگ مترادف و متضادآزموده، استاد، تردست، چابکدست، حاذق، خبره، زبردست، کارآمد، کاردان، کارکشته، متبحر، متخصص، مجرب ≠ ناشی، غیر ماهر