آرامفرهنگ مترادف و متضاد۱. خاموش، خلوت، دنج، ساکت ۲. آرامش، استراحت، صبر، قرار ۳. ثبات، سکون ۴. بردبار، رزین، صبور، معتدل، ملایم، موقر ۵. بیجنبش، بیحرکت، ساکن ۶. آسوده، راحت، فارغبال ۷
آرامشفرهنگ مترادف و متضاد۱. آسایش، آسودگی، استراحت، راحت، راحتی، فراغبال، فراغت ۲. آشتی، صلح، صلحجویی، مسالمت ۳. آرام، تسکین، سکون، قرار ۴. امان، امنیت، ایمنی ۵. سکینه، طمانینه ≠ آشوب،
ابرامفرهنگ مترادف و متضاد۱. اصرار، پافشاری، تاکید، مداومت ۲. پیله، لجاجت ۳. استوارسازی، ایستادگی، پایداری، مقاومت ≠ نقض
خواباندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. خواب کردن ۲. خوابانیدن ≠ بیدار کردن ۳. از کار انداختن، تعطیل کردن، راکد کردن ۴. باز داشتن، واداشتن ۵. آرام کردن، فرو نشاندن ۶. از کارانداختن، راکد کردن ۷. بس
خفتهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آرمیده، خسبیده، خوابیده، غنوده ≠ بیدار ۲. غافل، بیخبر، ناآگاه ۳. نهفته، به ظاهر آرام
تسکین یافتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تسکینپیدا کردن، آرام شدن، آرامش یافتن ۲. تسلییافتن ۳. التیام یافتن ۴. کاهش یافتن، فرونشستن (درد و )