ادبفرهنگ مترادف و متضاد۱. تادیب، تنبیه، ۲. ادبیات، فرهنگ ۳. پاس، رعایت، متانت، نزاکت ۴. آیین، رسم، روش، نهاد
خلقفرهنگ مترادف و متضاد۱. آفریدن، آفریده، آفرینش، ابداع، احداث، انشاد، ایجاد، تناسل، تولید، خلقت، کون، مخلوق ۲. توده، عامه، عوام ۳. امت، قوم، مردم، ملت ۴. مخلوق ۵. غیرسید ≠ سید ۶. آدم
بیزبانفرهنگ مترادف و متضاد۱. ابکم، اصم، الکن، گنگ، لال ۲. خاموش، ساکت ≠ گویا، زباندار ۳. خجالتی، خجول ۴. بیعرضه