معنی آدم ربایی کردن | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

آدم

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. انسان، بشر، مردم، ناس، ۲. کس، نفر ۳. ابوالبشر ≠ جانور، حیوان، دد ۴. دیو

ادیم

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. خوان، سفره، سماط، نطع، ۲. چرم

اثم

فرهنگ مترادف و متضاد

بزه، جرم، خطا، خطیئه، ذنب، سیئه، گناه، معصیت، منکر، ناشایست

اخم

فرهنگ مترادف و متضاد

آژنگ، بدخویی، ترشرویی، عبس

ادب

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. تادیب، تنبیه، ۲. ادبیات، فرهنگ ۳. پاس، رعایت، متانت، نزاکت ۴. آیین، رسم، روش، نهاد

جست‌وجوی متن

انسان

فرهنگ مترادف و متضاد

آدم، آدمیزاد، آدمی، انس، بشر، مردم، ناس ≠ جن، دد، دیو

بشر

فرهنگ مترادف و متضاد

آدم، آدمی، آدمیزاد، آدمیزاده، انسان، مردم، ناس ≠ حیوان

مردم

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. آدم، آدمی، آدمیزاد، انس، انسان، بشر، توده، خلق، عوام، ملت، ناس، نفوس ≠ پری، جن ۲. انسان شریف ۳. مردمک ۴. آدمیان، انسانها ۵. نژاد ۶. اهالی، شهروند، تبعه ۷. اف

ناس

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. آدم، انسان، انس، بشر، مردم ۲. انفیه

نفر

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. آدم، تن، شخص، فرد ۲. تعداد