ادبفرهنگ مترادف و متضاد۱. تادیب، تنبیه، ۲. ادبیات، فرهنگ ۳. پاس، رعایت، متانت، نزاکت ۴. آیین، رسم، روش، نهاد
خاموشفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیفروغ، بینور ۲. خموش، ساکت، صامت، هش ≠ شلوغ ۳. آرام، کمحرف، بیصدا ۴. اصم، بیزبان، گنگ ≠ گویا ۵. منطفی، کشته ≠ روشن ۶. قطع، ناروشن