آبفرهنگ مترادف و متضاد۱. ماء ۲. مایع ۳. شیره، عرق، عصاره، عصیر ۴. حل، محلول ۵. ذوب ۶. خوی ۷. بزاق، آبدهان ۸. منی ۹. بحر، دریا، یم ۱۰. زهاب، ۱۱. آبرو، حیثیت، شرف، عزت ۱۲. تری، تازگی،
معتبرفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارزشمند، مهم ۲. آبرومند، امین، باآبرو، بااعتبار، باحیثیت ۳. گرانمایه، معتمد ۴. مستند، موثق ۵. عبرتگرفته ≠ غیرمعتبر