گرفتاریفرهنگ مترادف و متضاد۱. ابتلا ۲. اسارت، حبس، قید ۳. تعب، تنگنا، دردسر، سختی، گیر، مخمصه ۴. اشتغال، مشغولیت ۵. رنج، مصیبت ۶. دلباختگی، دلدادگی، عاشقی ≠ آزادی، رهایی
تبلیغفرهنگ مترادف و متضاد۱. آگهی، ابلاغ، اشاعه، پروپاگاند، ترویج ۲. ابلاغ کردن، رسانیدن ۳. اشاعه دادن، ترویج کردن