آبشخورفرهنگ مترادف و متضاد۱. آبخور، آبشخورد، آبشخوار، سرچشمه، منهل ۲. روزی، قسمت، نصیب ۳. تقدیر، سرنوشت ۴. مشرب ۵. مقام، منزل، موطن
مشربفرهنگ مترادف و متضاد۱. آیین، کیش، مذهب، مسلک، مکتب، نحله ۲. خلق، خو، ذوق ۳. بینش، شیوه تفکر ۴. آبشخور، منهل