ابریشمفرهنگ مترادف و متضاد۱. بریشم، پرند، پرنیان، پیله، حریر ۲. تاره، زه، ساز ۳. بریشمنواز، دستانساز، نوازنده ۴. درختابریشم، شبخسب
آبریزفرهنگ مترادف و متضاد۱. آبریزگاه، توالت، دستشویی، کابینه، مبال، مستراح ۲. دلو ۳. آبدستان، آفتابه، ابریق، مطهره
ابرازفرهنگ مترادف و متضاد۱. افشا، برملا، بروز، فاش ۲. اشعار، اظهار، اعتراف، اعلام، اقرار، بیان، تقریر، عرض ۳. آشکار ساختن، ظاهر کردن ≠ کتمان
آبریزفرهنگ مترادف و متضاد۱. آبریزگاه، توالت، دستشویی، کابینه، مبال، مستراح ۲. دلو ۳. آبدستان، آفتابه، ابریق، مطهره