299 مدخل
پایمالشدن، به باد فنا رفتن، نفله شدن (مال)
۱. قسم خوردن، سوگند یاد کردن ۲. تحلیف
۱. لغزیدن ۲. سرنگون شدن
۱. بیگاری، کار بیمزد ۲. تمسخر، ریشخند، لاغ، افسوس
استهزا، ریشخند، مسخره، هجو ≠ جد