26 فرهنگ
1 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی مشابه غلط تایپی
خاریدن
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. خارش داشتن، بهخارش افتادن، ۲. خارش کردن