5 مدخل
جو، رود، رودخانه، نهر
اولویت، برتری، تقدم، رجحان، مزیت
برتری دادن، برتر شمردن، رجحان دادن، مزیت قائل شدن
برتر بودن، برتری داشتن، مرجح بودن، رجحان داشتن
۱. اشاره، تعریض، کنایه، ۲. اشاره کردن، نشان دادن ≠ تصریح