زاویهنشینفرهنگ مترادف و متضادانزواطلب، خلوتگزین، خلوتنشین، خلوتی، رهبان، گوشهگیر، گوشهنشین، معتزل، معتکف، منزوی
وجیهفرهنگ مترادف و متضاد۱. جمیل، خوشگل، زیبارو، زیبا، صبیح، قشنگ ۲. رئیس، سرکرده، مهتر ۳. معتبر، مقبول، موردتوجه، وجیهالمله، ≠ زشت