جلیدفرهنگ مترادف و متضاد۱. جلد، چالاک، چست، زرنگ ۲. چابکسوار ۳. زورمند، قوی، نیرومند ۴. بشک، ژاله، شبنم
چلیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. روان بودن، خریدارداشتن، رونق داشتن، رونق بخشیدن ۲. سزاوارگشتن، لایق بودن ۳. فشرده شدن ۴. رمیدن ۵. جنبیدن