آبشخورفرهنگ مترادف و متضاد۱. آبخور، آبشخورد، آبشخوار، سرچشمه، منهل ۲. روزی، قسمت، نصیب ۳. تقدیر، سرنوشت ۴. مشرب ۵. مقام، منزل، موطن
آشوبگرفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشوبطلب، اخلالگر، بلواطلب، شورشگر، فتنهجو، مخل، ۲. مفتن، مفسدهجو، هلالوشجو ۳. دلبر، دلفریب، فتان، فتنهانگیز ≠ آشتیطلب، سازشگر، مصلح
بارآورفرهنگ مترادف و متضاد۱. بارور، ثمردار، مثمر، میوهدار، میوهدهنده ۲. آبستن، باردار، حامله ≠ بیبر، سترون، عقیم ۳. مفید، سودبخش