معنی xُlِsَjْ | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

XL

دیکشنری انگلیسی به فارسی

XL، خیلی بزرگ

X

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ایکس

regression of y on x

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رگرسیون y در x

Louis X

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لوئیس X

X chromosome

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کروموزوم X

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

به طور نیمه مست

دیکشنری فارسی به انگلیسی

tipsily

مستولی شدن به طور ناگهانی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

overtake, seize

زدن ناقوس کلیسا به طور موزون

دیکشنری فارسی به انگلیسی

toll

زده شدن ناقوس کلیسا به طور موزون

دیکشنری فارسی به انگلیسی

toll

به صدا در آوردن ناقوس کلیسا به طور موزون

دیکشنری فارسی به انگلیسی

toll

جست‌وجوی متن

XL

دیکشنری انگلیسی به فارسی

XL، خیلی بزرگ

xs

دیکشنری انگلیسی به فارسی

x

ده (عدد نویسی رومی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

x

مجهول (ریاضی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

x

نشان ضربدر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

x