معنی wiggler | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

wigglers

دیکشنری انگلیسی به فارسی

وایگلس

wiggles

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لگد زدن، تکان دادن، وول خوردن، لولیدن، جنبیدن

wiggle

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تکان دادن، وول خوردن، لولیدن، جنبیدن

wigger

دیکشنری انگلیسی به فارسی

وایگر

wiggery

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جادوگری

جست‌وجوی متن

تکان خور

دیکشنری فارسی به انگلیسی

wiggler, wriggler

وول خور

دیکشنری فارسی به انگلیسی

wiggler, wriggler

جنبنده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

mover, moving, wiggler, wiggly

تکان تکان دادن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

wiggle, wigwag

دارای حرکت مارپیچ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

wriggler