26 فرهنگ
49 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی مشابه
wg
دیکشنری انگلیسی به فارسی
WG
جستوجوی مشابه غلط تایپی
جم خوردن (چیزی که یک سرش به جایی وصل است)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
wag
با تسمه و خاموت به گاری و غیره وصل کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
harness
وصل
دیکشنری فارسی به انگلیسی
conjoint, connected
وصل - (کامپیوتر)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
on-line
وصل شدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
connect, hitch, join, stick
بیشتر
۴۲ واژه مشابه غلط تایپی
جستوجوی متن
wg
دیکشنری انگلیسی به فارسی
WG