26 فرهنگ
46 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی مشابه غلط تایپی
ریخته گری تحت فشار (ریخته گری و فلز کاری)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
die casting
ریختن فلز مذاب در قالب تحت فشار زیاد (ریخته گری و فلز کاری)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
die casting
ریخته گری کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
cast, found
تپنگ (ریخته گری و غیره)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
mold
دشته (ریخته گری)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
mold
بیشتر
۴۱ واژه مشابه غلط تایپی