twingesدیکشنری انگلیسی به فارسیtwinges، درد شدید و ناگهانی، نیش، سرزنش وجدان، دور زدن، پیچیدن، درد کشیدن، تیر کشیدن
twingeدیکشنری انگلیسی به فارسیtwinge، درد شدید و ناگهانی، نیش، سرزنش وجدان، دور زدن، پیچیدن، درد کشیدن، تیر کشیدن
twingesدیکشنری انگلیسی به فارسیtwinges، درد شدید و ناگهانی، نیش، سرزنش وجدان، دور زدن، پیچیدن، درد کشیدن، تیر کشیدن
twingeدیکشنری انگلیسی به فارسیtwinge، درد شدید و ناگهانی، نیش، سرزنش وجدان، دور زدن، پیچیدن، درد کشیدن، تیر کشیدن