25 مدخل
ترانسودا
ترانسودواتیک
transudation، تراوش، فرانشت، ترشح، نفوذ، رسوخ، عرق
ترجمه شده است، ترجمه کردن، تفسیر کردن، معنی کردن، بر گرداندن
transude، تراوش کردن، فرانشت کردن
ترساندن
transmateriation
transmutate
translateableness