معنی therapy | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

therapy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

درمان، معالجه، تداوی، مداوا، مبحث تداوی

جست‌وجوی مشابه

infrared therapy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

درمان مادون قرمز

occupational therapy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کار درمانی، درمان بوسیله اشتغال بکار

speech therapy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گفتار درمانی

electroshock therapy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

الکتروشوک درمان

radiation therapy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پرتو درمانی

جست‌وجوی متن

تن درمانی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

physical therapy

درمان با تکانه های برقی (روان پزشکی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

electroshock therapy

درمان با ضربه برقی (روان پزشکی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

electroshock therapy

شوک درمانی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

shock therapy

کار درمانی (پزشکی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

occupational therapy