821 مدخل
تد شان
تد، پخش کردن، ولو کردن، برگردان کردن
تد ویلیامز
T، بیستمین حرف الفبای انگلیسی، هر چیزی شبیه حرف ت
within
seal
detachment, horde, throng
cave, froth, spume, suds, yeast
mold
T. S. Eliot
T. E. Lawrence
bridge-t
کلرامین T