26 فرهنگ
139 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی دقیق
spill
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریختن، خرده
جستوجوی مشابه
spill out
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رها کردن
spill the beans
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرت کردن لوبیا
spill over
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرت شدن
spillable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تحمل
spillway
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرریز
بیشتر
۶۶ واژه مشابه
جستوجوی متن
افکندن بار به زیر (عامیانه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
spill
افکندن سوار به زیر (عامیانه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
spill
انداختن بار (عامیانه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
spill
به زیر افکندن بار (عامیانه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
spill
به زیر افکندن سوار (عامیانه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
spill
بیشتر
۶۲ واژه در متن