34 مدخل
قاپ زدن
خراب کردن، قاپ زنی، جزئی، ربایش، ربودگی، ربودن، گرفتن، قاپیدن، بردن
بلوک خراب کردن
خرابکاری، قطع شده، جزئی، با عجله انجام شده
خرگوش، دستهء داس
لاغر
snatch
snatch, twinkle
catch, snatch
clutch, snatch, leap, pounce, swoop