13 مدخل
ذوب شده، گداختن، گداخته شدن، قال کردن
ذوب کردن
بوی، بوییدن، بو کردن، بو دادن، رایحه داشتن، حاکی بودن از
ذوب، کارخانه ذوب فلزات، کارخانه گدازگری
ذوب فلزات، کارخانه ذوب فلزات، کارخانه گدازگری
ذوب
smelterman
smelter