432 مدخل
خودمختاری، مستقل
خود، نفس، نفس خود، شخصیت، جنبه، وضع، حالت، حال، خویشتن، خویش
خودخواهی، انکار نفس
خودمختاری، خودگمارده، منصوب شده بوسیله خویشتن
خودخواهانه، افراط کار
خودمحور
self-governing
self-determined, self-governing
self