432 مدخل
خود نابودی، خودویرانگری، خود کشی
خود مخرب است
خود، نفس، نفس خود، شخصیت، جنبه، وضع، حالت، حال، خویشتن، خویش
خودخواهی، انکار نفس
خودمختاری، خودگمارده، منصوب شده بوسیله خویشتن
خودخواهانه، افراط کار
self-destruction
self-destruction, suicide
self-destructive