repairدیکشنری انگلیسی به فارسیتعمیر، مرمت، اصلاح، تعمیر کردن، جبران کردن، دوباره دایر کردن، مرمت کردن، عازم شدن
repairsدیکشنری انگلیسی به فارسیتعمیرات، تعمیر، مرمت، اصلاح، تعمیر کردن، جبران کردن، دوباره دایر کردن، مرمت کردن، عازم شدن