معنی rebooting | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

rebooting

دیکشنری انگلیسی به فارسی

راه اندازی مجدد

جست‌وجوی مشابه

reportingly

دیکشنری انگلیسی به فارسی

به طور تصادفی

reboiling

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بازبینی کردن

reporting

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گزارش نویسی

retooling

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بازسازی، مجددا با ابزار تجهیز کردن

rooting reflex

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ریشه کن کردن رفلکس

جست‌وجوی متن

refronting

دیکشنری انگلیسی به فارسی

refonting

انزجارانگیز

دیکشنری فارسی به انگلیسی

revolting

recooking

دیکشنری انگلیسی به فارسی

recooking

در حال شورش

دیکشنری فارسی به انگلیسی

up, revolting

به طور نفرت انگیز

دیکشنری فارسی به انگلیسی

obnoxiously, odiously, revoltingly