معنی rabbit | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

rabbit

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خرگوش، شکار خرگوش کردن، عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه

جست‌وجوی مشابه

rabbit on

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خرگوش

rabbit punch

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خرگوش پانچ

rabbit ears

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گوش خرگوش

rabbit warren

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خرگوش وارن

rabbit-eye blueberry

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خربزه چشم زغال اخته

جست‌وجوی متن

ارنب (جانورشناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

rabbit

پژنگر (جانورشناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

rabbit

خرگوش

دیکشنری فارسی به انگلیسی

rabbit

ضربه تند و کوتاه به پشت گردن (مشت زنی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

rabbit punch

rabbiteye blueberry

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زغال اخته rabbiteye