معنی ra,k | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

rakeful

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بار سنگین

rake-off

دیکشنری انگلیسی به فارسی

راکت کردن، رشوه یا پول غیر مشروع

rakh

دیکشنری انگلیسی به فارسی

راش

rakehellish

دیکشنری انگلیسی به فارسی

rakehellish

rakishness

دیکشنری انگلیسی به فارسی

rakishness

جست‌وجوی غلط تایپی

قشون

دیکشنری فارسی به انگلیسی

army, corps, host, legion, troops, reinforcements

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

باز آراستن قشون

دیکشنری فارسی به انگلیسی

redeploy

باز آمادن قشون

دیکشنری فارسی به انگلیسی

reactivate

بازآرایی قشون

دیکشنری فارسی به انگلیسی

redeployment

دستفروش قشون

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sutler

گرفتن با قشون و جنگ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

invasion

جست‌وجوی متن

rakehellish

دیکشنری انگلیسی به فارسی

rakehellish

rakishness

دیکشنری انگلیسی به فارسی

rakishness

rakeoffs

دیکشنری انگلیسی به فارسی

rakeoffs، رشوه یا پول غیر مشروع

با افشون جمع کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

rake

rakesteel

دیکشنری انگلیسی به فارسی

rakesteel