26 فرهنگ
9 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی مشابه غلط تایپی
دریدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
maul, pull, puncture, rend, rip, rupture, sunder, tear
دریدن با چنگال
دیکشنری فارسی به انگلیسی
claw
دریدن با شاخ زنی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
gore
دریدن به طور ناهموار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
lacerate
دریدن دیواره کشتی برای غرق عمدی آن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
scuttle
بیشتر
۴ واژه مشابه غلط تایپی