notationدیکشنری انگلیسی به فارسینشانه گذاری، یادداشت، نشان گذاری، توجه، ثبت، نماد سازی، حاشیه نویسی، بخاطر سپاری
notationsدیکشنری انگلیسی به فارسینشانه ها، یادداشت، نشان گذاری، توجه، ثبت، نماد سازی، حاشیه نویسی، بخاطر سپاری
انگدیکشنری فارسی به انگلیسیbrand, brand name, earmark, gum, label, Mark, marking, notation, note, stamp, syrup, trademark