معنی nipping | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

nipping

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تکان دادن، سرد، گزنده، تند

جست‌وجوی مشابه

nippingly

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ناپیدا

napping

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شیرین کردن، چرت زدن، غنودن

nippiness

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ناپایداری

nippling

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نازک شدن

جست‌وجوی متن

سوز دار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

nipping

نیشدار (کلام)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

nipping

گاز گیر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

nipper, nipping, snapper, snappy

نیشگون گیر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

nipper, nipping, nippy

کنایه آمیز

دیکشنری فارسی به انگلیسی

backhanded, sidelong, nipping, oblique, pointed, snide