26 فرهنگ
20 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی مشابه غلط تایپی
به عنوان پرستار کار کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
nurse
پرست وار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ritual
کارآموز پرستاری
دیکشنری فارسی به انگلیسی
probationer
پرستار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
attendant, minder, nurse
پرستار بچه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
baby sitter, nurse, nursemaid
بیشتر
۱۵ واژه مشابه غلط تایپی